مزایای دیجیتال مارکتینگ
سؤال بعدی این است که مزیت یا مزایای اصلی بازاریابی دیجیتال چیست؟ در پاسخ باید گفت که بازاریابی اینترنتی به کسبوکار اجازه میدهد که با طیف بسیار وسیعی از مخاطبان در تماس قرار گرفته و درعینحال، هزینه کمتری نسبت به روشهای تبلیغات سنتی پرداخت کند. در ادامه، مهمترین مزایای بازاریابی دیجیتال را معرفی میکنیم.
تمرکز بر مشتریان بالقوه
یکی از مزایای دیجیتال مارکتینگ بهویژه در برابر روشهای تبلیغاتی سنتی، این است که کسبوکار میتواند بهجای مخاطب قرار دادن بیهدف عده بسیار زیادی از افراد، تنها بر بازار احتمالی و هدف خود تمرکز کند. از طرف دیگر، این روش بازاریابی به شما اجازه میدهد که مخاطبان خود را بیشتر بشناسید. بهاینترتیب، میتوانید محتواهای بازاریابی مخصوص خود آنها را برایشان بسازید.
بهعنوانمثال، میتوان از ابزارهای تارگتینگ یا هدفگذاری شبکههای اجتماعی استفاده کرد تا تبلیغات تنها برای مخاطبان خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان جغرافیایی و علایق آنها ارسال شود. همچنین میتوان بهوسیله استراتژیهای سئو نیز تبلیغات را به کاربرانی که به محصولات و خدمات موردنظر در جاهای دیگری علاقه نشان دادهاند یا کلمات کلیدی خاصی را جستجو کردهاند، نشان داد.
درنهایت، دیجیتال مارکتینگ باعث میشود که کسبوکارها تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریداران انجام دهند. آنها همچنین میتوانند استراتژیهای مارکتینگشان را به سمت کاربران با احتمال خرید بالاتر، جهتدهی کنند. همینطور میتوان مخاطبان کلی را به زیرگروههای کوچکتر تقسیمبندی کرده و به این وسیله، فروش را سریعتر و هدفمندتر کرد.
مقرون به صرفه تر بودن
هزینه اجاره یک بیلبورد بدون توجه به بازدهی آن، ثابت است؛ اما دیجیتال مارکتینگ این امکان را به کسبوکارها میدهد که کمپینهایشان بهصورت روزانه رصد کرده و برای استراتژیهای با ROI پایین، کمتر هزینه کنند. آنها میتوانند انتخاب کنند که به چه نحوی و کجا بیشتر سرمایهگذاری کنند. بهعنوانمثال برای برخی کسبوکارها بازاریابی در شبکههای اجتماعی مناسبتر است و برای برخی دیگر، تبلیغات کلیکی. درواقع، سیاستگذاری، کنترل تقسیم بودجه و نیز امکان تغییر یا توقف آنها بهطور کامل در دستان تیم بازاریابی دیجیتال خواهد بود. بهاینترتیب، قطعا بازدهی مالی بیشتری از این روش بازاریابی به دست خواهد آمد.
کاهش هزینههای دیجیتال مارکتینگ تا آنجا پیش میرود که برخی کسبوکارهای کوچک میتوانند با اجرای سیاستهای ابتدایی مانند تولید محتوای متنی و تصویری در شبکههای اجتماعی یا سئوی مقدماتی، بدون پرداخت هزینه از آن سود کسب کنند. درنهایت، دسترسی به این میزان مخاطب در هر جای دیگری بهجز اینترنت، هزینه بسیار بیشتری را نسبت به بازاریابی اینترنتی میطلبد.
اجازه رقابت بیشتر به برندهای کوچک
دیجیتال مارکتینگ از روشهای دیگر بازاریابی و تبلیغات، عادلانهتر است و فرصتهای برابری برای کسبوکارها با اندازههای مختلف، فراهم میکند. درصورتیکه کسبوکار کوچک باشد، رقابت با برندهای بزرگ رقیب به روشهای سنتی بسیار دشوار میشود. آنها معمولا سرمایهگذاریهای چند صد میلیونی برای تبلیغات به این روشها هزینه میکنند.
خوشبختانه، فرصتهای بسیاری بهواسطه دیجیتال مارکتینگ و با به کار بردن کمی خلاقیت در آن فراهم شده است که میتوان با این برندها رقابت کرد. بهطور مثال، با جستجوی کلمات کلیدی مناسب در حوزه کاری مرتبط و تولید محتوای بسیار باکیفیت، میتوانید رتبهتان در موتورهای جستجو را بهتر کنید. این موتورها برایشان اعتبار برندها و سابقهشان مهم نیست آنها تنها به محتواهایی رتبه میدهند که به بهترین شکل با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند.
قابلیت ارزیابی
انواع دیجیتال مارکتینگ میتوانند بهخوبی، جزئیات عملکرد کمپین تبلیغاتی را در قالب شاخصها یا متریکهای مشخص در اختیار کسبوکارها قرار دهند. بهاینترتیب، آنها میتوانند عوامل موفقیت یا عدم موفقیت خود را شناسایی و آنها را تقویت کنند یا بهبود ببخشند. برخی از این شاخصها عبارتاند از:
- Share یا به اشتراکگذاری
- View یا تعداد دفعاتی که محتوا یا تبلیغ دیده میشود
- Clicks یا تعداد کلیکهای خورده شده روی یک لینک یا محصول
- Time on Page یا زمان متوسطی که هر کاربر در سایت یا در صفحه موردنظر گذرانده است
- Impression یا تعداد مخاطبانی که به محتوا یا سایت دسترسی داشتهاند.
بهطور مثال در تبلیغات روزنامهای، تخمین تعداد نفراتی که صفحه یا تبلیغ را دیدهاند، بسیار دشوار است. بهاینترتیب، محاسبه بازدهی یک تبلیغ خاص از این روش یا روشهای مشابه نیز پیچیده و با احتمال خطای بالا خواهد بود. در عوض، دیجیتال مارکتینگ به مارکترها اجازه میدهد که نتیجه سیاستهایشان را در لحظه ببینند. بهعنوانمثال، نرخ بازگشت سرمایه یا ROI به این روش، بسیار ساده به دست میآید. در این رابطه، چند شاخص مهم را بررسی میکنیم.
ترافیک وب سایت
بهوسیله دیجیتال مارکتینگ میتوانید با دقت بسیار بالا تعداد افرادی که از سایت شما بازدید کردهاند را بدانید. در این راستا نرمافزارهای مختلفی در بازار وجود دارند. بهعنوانمثال، میتوانید بدانید که چه تعداد از صفحات وبسایت، بازدید بیشتری گرفته، کاربران از چه دستگاهی استفاده میکنند و موقعیت جغرافیاییشان کجاست. این اطلاعات به کسبوکارها کمک میکنند که استراتژیهای مارکتینگشان را طراحی کنند. بهعنوانمثال، اگر فقط ۱۰ درصد ترافیک وبسایت از جستجوی ارگانیک باشد باید روی سئوی سایت، تمرکز بیشتری ایجاد شود.
در روشهای سنتی تنها با تماس مستقیم با مشتریان است که میتوان از بازخورد آنها نسبت به خدمات یا محصولات آگاه شد. این در حالی است که در انواع دیجیتال مارکتینگ ، حتی قبل از برخورد آنلاین با مشتری نیز میتوان از نظرات، سلایق و شاخصهای منحصربهفرد او اطلاع یافت.
عملکرد محتوایی و تولید سرنخ
سرنخ یا لید (Lead) در بازاریابی دیجیتال چیست؟ تصور کنید که تراکتی برای محصول خود تولید و آن را در محلهای خاص پخش کردهاید. این تراکت، خود نوعی محتواست که بهصورت آفلاین توزیع شده است. در خصوص چنین محتوایی، بسیار دشوار میتوان تخمین زد که چند نفر آن را بازکرده و خواندهاند و چند نفر آن را دور انداختهاند. حال تصور کنید که این بروشور بر روی وبسایتتان باشد. بهاینترتیب، میتوانید ببینید که چند نفر آن را دیدهاند. حتی میتوانید با فراهم آوردن فرمی، اطلاعات تماس دانلودکنندههای بروشور را نیز دریافت کنید. در اینجا توانستهاید یک لید یا سرنخ برای ارتباطات بعدی خود با مخاطبان ایجاد کنید.
مدل سازی اتریبیوشن
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر، امکان ردیابی فروشها را برای مارکترها فراهم میکند. بهاینترتیب، او میتواند متوجه شود که مشتری در کجا، در چه زمانی و به چه صورت با کسبوکار آشنا شده یا برخورد داشته است. به این استراتژي، Attribution Modeling یا مدلسازی اتریبیوشن گفته میشود. این استراتژی به کسبوکارها در شناسایی روشهایی که مشتریان، برند، محصولات و خدمات آنها را جستجو میکنند، کمک خواهد کرد. از این طریق، آنها میتوانند متوجه میشوند که کدامیک از قسمتهای دیجیتال مارکتینگشان نیاز به سرمایهگذاری بیشتر یا اصلاح دارد.
سهولت در تغییر، تطبیق و اصلاح
ساختن استراتژی مارکتینگ، فرآیندی سنگین و پرکار است. روند بازاریابی به روشهای سنتی معمولا به این صورت است که باید استراتژی بهصورت کامل اجرا شود و قضاوت نتایج حاصلشده تنها پس از اجرای کامل، میسر خواهد بود. بااینحال، همیشه همه برنامهها مطابق پیشبینیها پیش نمیروند. ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که جایی از محاسباتتان درست نبوده یا مخاطبان مارکتینگ، آنطور که انتظار داشتهاید بازخورد مثبت از خود نشان ندادهاند.
این امکان که بتوانید استراتژی خود را در طول مسیر تغییر داده یا اصلاح کنید و سمتوسوی جدیدی برای آن تعیین کنید در مقایسه با شروع مجدد همه مراحل از ابتدا، بسیار سودمند خواهد بود. این ویژگی، یکی از بزرگترین مزیتهای بازاریابی اینترنتی است. تغییر و اصلاح یک استراتژی در انواع دیجیتال مارکتینگ ، بسیار سادهتر از اشکال سنتی بازاریابی مانند روشهای آفلاین و تبلیغات تلویزیونی است. امکان توقف و جایگزینی یک تبلیغ با تبلیغ دیگر در این روش بهراحتی وجود دارد.
بهبود نرخ تبدیل و کیفیت لیدها
نرخ تبدیل به یک کسبوکار کمک میکند که نسبت مشتریان احتمالی به کل بازدیدکنندگان وبسایتش را به دست بیاورد. بازاریابی اینترنتی ، سنجش موفقیت اقدامات یک تیم بازاریابی را آسان میکند. توانایی اندازهگیری اثربخشی هر تاکتیک به کسبوکار کمک میکند که استراتژیهای بهتری ایجاد کرده و با اصلاح مداوم آنها نرخ تبدیل (Conversion Rate) خود را بهبود ببخشد.
شاید بپرسید که اهمیت کیفیت سرنخ ترافیک وبسایت و بازاریابی دیجیتال چیست؟ پاسخ این است که همه سرنخها ارزش یکسانی برای یک کسبوکار ندارند. دیجیتال مارکتینگ ، امکان هدف قرار دادن مخاطبین خاص را فراهم میکند که احتمال تولید سرنخهای باکیفیتتر از میان آنها بیشتر است. هرچه کیفیت سرنخها بهتر باشد، افزایش نرخ تبدیل نیز محتملتر خواهد بود.